واحد: تابحال تفسیرها و تطبیقهای احتمالی زیادی برای احادیث و مباحث آخرامان و ظهور امام زمان (عج) با وقایع هر زمان انجام شده است که بسیار با عدم قطعیت همراه است، همچنین همیشه همراه با نگرش نویسنده و گوینده نسبت به جهان و تفسیر و اطلاع او از واقعیتهای جهان است که می تواند با تحلیلها و تفسیرهای خواننده و شنونده موافق یا متفاوت باشد. تحلیل زیر نیز همینطور است. به نظر واحد باید تحلیلها و سخنان متفاوت را خواند و شنید و تفکر و تعقل کرد تا بتوان به تحلیل خود از واقعیتها و علوم مربوطه رسید. نوشته زیر با این نگرش قرار داده شده است.
هم پیمانی نظامی یمانی و ایرانیان شیعی در جنگ با جریان سفیانی
قبل از ظهور در سوریه و عراق
[1] از اینرو، بجاست تا در حد ممکن، مختصات قیام یمانی از جمله مکان قیام یمانی و تحرکات نظامی وی و همپیمانان یمانی، براساس اصول علمی شناسایی شود و البته همانطور که نیز در ادامه بیان خواهد شد، "شاخصه اصلی" تشخیص یمانی، هم پیمانی نظامی یمانی با ایرانیان زمینه ساز ظهور هنگام حمله سفیانی به عراق خواهد بود.
چند کانون مرکزی در تحولات و حوادث قبل از ظهور و آینده جهان، وجود دارد که شناخت و رصد کردن تحولات مربوط به آنها از اهمیت زیادی برخوردار است و می تواند ما را در تحلیل درست رویدادها و مباحث مرتبط با آخرامان و ظهور امام زمان(ع) در علم "آینده پژوهی"، یاری دهد. این کانون های مرکزی عبارت است از: منطقه شام و سوریه، ایران، عراق، یمن، فلسطین و عربستان؛ کشورهای مذکور در جغرافیایی عصر ظهور و در مثلث "مکه ـ کوفه ـ قدس"، مرکز تحولات و رویدادهای مهمی خواهند بود و در آینده این کشورها، قبل از ظهور، اتفاقاتی بسیار سریع و شگفت آور رخ خواهد داد که تاثیرات داخلی و منطقه ای و حتی جهانی خواهند گذاشت.
بنابراین دیده بانی ی و نظامی این کشورها در هر برهه ای از زمان، می تواند اهمیت استراتژیک و آینده پژوهانه مهدوی، داشته باشد. و این امر محقق نخواهد شد جز با رصد تحولات و نشانه های ظهور و بویژه حوادث در "احادیث تمهید مباشر"ـ احادیثی که به حوادث و اتفاقات قبل از علائم و نشانه های حتمی ظهور، در کشور سوریه، عراق، عربستان ـ اشاره دارند. از اینرو، شناخت این علائم، تکلیف آور خواهد بود.
همچنین، از نظر علم آینده پژوهی و مطالعه رویدادهای آینده و تحلیل آنها، هر نوع علامت و سیگنال مورد توجه قرار می گیرد و نمی توان به آنها بی اعتنا بود. در واقع آینده پژوهی در صدد ایجاد آمادگی در مردم در حالت ها و سناریوهای مختلف است و می کوشد مردم در برابر حوادث آینده غافلگیر نشده و تکالیف و مسئولیت های خود را فراموش نکنند. از این رو نشانه های ظهور و تحلیل درست آنها یکی از ابراز های مهم آینده پژوهی برای رسوخ به آینده است.
از اینرو، برخی از فقهاء، یادگیری و شناخت نشانه های ظهور را از باب جلوگیری از سقوط در وادی هلاکت و ضلالت عصر غیبت و دفع ضرر محتمل، واجب دانسته اند. از جمله، آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب ارزشمند منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، چنین می فرمایند:
هل یجب معرفة علائم الظهور، لیعلم به عند وقوعه، و یعرف المحقّ من المبطل، و یمیز بین الخبیث و الطیّب؟ الظاهر هو وجوبها؛ حذرا عن الوقوع فی الضلالة، و دفعا للضرر المحتمل.
[2]
آیا شناخت و معرفت نشانه های ظهور، واجب است؟ تا اینکه هنگام وقوع نشانه ها، علم و آگاهی به آن حاصل شود و بین حق و باطل، تمییز و تشخیص قائل شوند؟ آری؛ ظاهر وجوب یادگیری و شناخت نشانه های ظهور است تا اینکه در ضلالت و گمراهی عصر غیبت، دچار نشویم. علاوه براین، از باب دفع ضرر احتمالی ناشی از عدم شناخت نشانه های ظهور، نیز واجب است.
پیشوایان معصوم، برای ظهور امام مهدی، نشانه های فراوانی را بیان فرموده اند و از طرح و ذکر آنها، اهدافی داشته اند و محال است در کلمات معصومین، حرف لغو و بی هدفی، وجود داشته باشد.
البته برخی از نشانه های ظهور، کارکرد ایجابی (پیش برنده) دارند و برخی کارکرد سلبی (بازدارنده)؛ به این معنا که کارکردهای ایجابی، اگر تحقق پیدا کنند، در شناخت جبهه حق و پرچم های هدایت قبل از ظهور، کاربرد دارند. به عنوان مثال، آیا همراهی و تبعیت از یمانی به عنوان اهدی الرایات، بدون آگاهی از شناخت مکان خروج و قیام یمانی، ممکن و میسر است؟
همچنین، نشانههای ظهور، میتوانند در هنگام جهل یا سیطره شبهات، مفید بوده و کارکرد سلبی نیز داشته باشند. در پرتو کارکرد سلبی آن میتوان مدعیان دروغین را شناخت و دروغ کسانی که پیش از تحقق نشانههای حتمی ادعای مهدویت دارند، را شناسایی کرد.
[3] به عنوان مثال، در پرتو شناخت ویژگی ها و مختصات حقیقی یمانی، ادعای خروج دروغین مدعی یمانی، احمد الحسن بصری
[4] قبل از وقوع دیگر علائم حتمی ظهور همچون خروج سفیانی و ندای آسمانی، به آسانی قابل فهم خواهد بود.
در بیان فوائد و کارکردهای شناخت علائم مهدوی، به اجمال اینکه: برخی از نشانه های ظهور، به صورتی هستند که هم شناخت صحیح آن، دارای آثار مفید و اثربخشی است و هم شناخت نادرست آن، ما را دچار خسران و زیان خواهد کرد. به عنوان مثال، یمانی، به عنوان نشانه حتمی ظهور و پرچم هدایت، اگر قیام نماید و در عین حال جبهه حق در شناسایی "مکان قیام یمانی" در تردید قرار گیرد، نمی تواند او را در حرکت و قیام اش، یاری نمایند و نیز اگر در تعیین دیگر مختصات قیام یمانی، سیادت، زمان خروج و .، دچار اشتباه گردند، در دام مدعیان دروغین یمانی و مدعیان مهدویت، گرفتار شده؛ و جامعه مومنان، به پرتگاه انحراف در عقیده و عمل، سوق داده می شوند. و اصولا آیا همراهی و تبعیت از پرچم های هدایت در سال ظهور همچون قیام یمانی و خراسانی
[5]، بدون آگاهی از شناخت نشانه های ظهور و حوادث مرتبط به آنها، ممکن و میسر است؟ بنابراین، کارکردهای اصلی و مهم علائم حتمی ظهور، تقویت روحیه امید و انتظار، شناخت جبهه حق و نیز رسوا شدن مدعیان دروغین مهدویت و شناسایی ظهور امام مهدی، می باشد.
[6]
برای درک وم و فوائد آگاهی از نشانه های ظهور، به گذشته و تاریخ اسلام، برمی گردیم. چنانکه میدانیم رسول گرامی اسلام، بارها، درباره امامت و جانشینی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، سخن گفت و با بینات و هدایتهای خود این مسئله را برای مردم توضیح داد و حقانیت امام علی و وم پیروی مردم از ایشان پس از رحلت خود را تا آنجا که میسور بود، بازگو کرد. این هدایتها و بینات آنقدر زیاد بودند که اگر کسی واقعاً به دنبال شناخت حق بود، با مراجعه به برخی از آنها، میتوانست بدان دست یابد. با این حال، آن حضرت در کنار این روشنگریها و ارائه ضوابط، نشانههایی نیز بیان فرمود. برای مثال، از عماریاسر، به عنوان نشانه جبهه حق یاد کرد و با جمله معروف تَقْتُلُ عَمَّاراً الْفِئَةُ الْبَاغِیَة»
[7] به مسلمانان فهماند که هر گاه در فضای فتنه از شناخت حق و باطل، ناتوان شدند، بدانند گروهی که عمار را به قتل می رساند، جبهه باطل است.
روشن است که وجود این نشانهها به معنای بینیازی از بینات و معیارها نیست و بدین معنا نیست که پیامبر گرامی اسلام برای تشخیص حق از باطل، روشنگری نفرموده است، بلکه به گواهی تاریخ، آن حضرت در طول دوران رسالت خود بارها معیارها را فرموده بود. با این حال، در کنار آنها به عنوان مکمل، نشانههایی نیز قرار داد تا در وقت ضرورت برای کسانی که از اصول و معیارها بیاطلاعند، یا گرفتار شبهاتند و در فضای غبارآلودی که دشمن ایجاد کرده، نمیتوانند فهم درستی از معیارها داشته باشند، بتوانند مسیر حق را شناسایی کنند.
همچنین است وضعیت نشانههای ظهور؛ بدین معنا که در کنار اصول، ضوابط و شرایط ظهور، علائم ظهور نیز نقش متمم و کمکی دارند و میتوانند در هنگام جهل یا سیطره شبهات، مفید بوده و کارکرد سلبی و ایجابی داشته باشند. بدین معنا که، در پرتو کارکرد سلبی نشانه های ظهور، میتوان مدعیان دروغین را شناخت و دروغ کسانی که پیش از تحقق نشانههای حتمی ادعای مهدویت دارند را شناسایی کرد و در کارکرد ایجابی آن، میتوان به ایجاد روحیه امید و نشاط و آمادگی منتظران ظهور و فهم قرب و نزدیکی ظهور، اشاره کرد.
[8]
در احادیث و منابع حدیثی شیعه، برای هشت نشانه ظهور، تعبیر "محتوم" و حتمی به کار برده شده است که عبارتند از: سفیانی
[9]، یمانی
[10]، ندای آسمانی
[11]، قتل نفس زکیه
[12]، خسف بیداء
[13]، پدیدار شدن دستی در آسمان
[14]، طلوع خورشید از مغرب
[15] و اختلاف بنی فلان.
[16]
و اما در این میان، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل، سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه را میتوان هم از تعدد روایات مربوط به آنها و هم از جداسازی و بیان این نشانهها در لسان و بیان ائمه معصومین، به شکل مستقل دریافت.
[17]
شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، از امام صادق علیهالسلام در حدیث معتبر
[]
درباره این سایت